مردی که شش ماه داشت

خوش آمديد ميهمان


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : جمعه 1 آذر 1388
بازدید : 477
نویسنده : سلام بر پاکی

بسم الله الرحمن الرحیم

مردی که شش ماه داشت

(روضه ی حضرت علی اصغر (ع) )

پدر می خواست برود به جنگ علیه ظلم ، قنداقه اش را از مادر گرفت .علی را بوسید ،بویید ... اما نمی توانست دلبندش  را در کویر تشنگی بی تاب ببیند . از عشق ، فرزند شش ماهه اش را بر دست گرفت .رو به سپاه دشمن گفت:شما بامن دشمن هستید این نوزاد چه گناهی دارد؟به او آب دهید.اصلا خودتان او را ببرید و سیرابش کنید و به من بازگردانید.

از فراتی به آن جوش و خروش ، برایش کفِ دستی آب کافی بود تا سیراب شود . در سپاه دشمن هم همه به راه افتاد .حسین (ع) راست می گوید .این نوزاد چه گناهی دارد که آب را بر رویش بسته ایم. ناگاه یکی از سپاه دشمن دست به کمان شد ، تیری رابر سفیدی گلوی علی شش ماهه نشانه گرفت، تیر را از خصم رها کرد............ اما تیر سه شعبه زیادی بزرگ بود برای گلوی لطیف نوزادی کوچک................. امام حسین(ع) رفت سمت خیمه ها . چند باری رفت و بازگشت.آخر جلوی مادر که نمی شد قنداقه ی غرق به خون فرزند را به دل خاک سپرد .خلوت که شد رفت پشت خیمه ها ، خاک ها را کنار زد آنطور که گویی تمام آرزوهایش را به دل خاک می سپارد .ناگاه صدای محزونی بر آمد: صبر کن... بگذار برای آخرین بار فرزندم راببینم.




:: موضوعات مرتبط: مقالات وسخنرانی های مکتوب , شهادت ها , ویژه نامه های تصویری وشعر وحدیث شهادت ها , ,
می توانید دیدگاه خود را بنویسید

<-CommentGAvator->
اصغری در تاریخ : 1393/10/24/3 - - گفته است :
سلام
بسیار سپاسگذارم از فعالیت فرهنگی شما.
برخی پست هاتون رو دیدم و خوندم.
دغدغه مندی تان مستدام.
اگه کمکی هم از ما بر بیاید در خدمتیم.

<-CommentGAvator->
ha در تاریخ : 1393/7/30/3 - - گفته است :

<-CommentGAvator->
ستایش در تاریخ : 1393/7/30/3 - - گفته است :
یا امام حسین(ع)


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:


خداوند مهربان مرا پاک آفرید ودر روزی که هیچ کس به خاطر نمی آورد همان روزها که بار امانت عشق را به من سپرد از من و همه ی انسانها پیمان گرفتکه پاکی مان را حفظ کنیم می خواهم به عهدم وفا کنم خدای من!
i

RSS

Powered By
loxblog.Com